الان که ساعت 3- 4 بعد ازظهره تازه از وسط یکی از کارها پایان ناپذیر آمدم ببینم خونه زندگی مون در چه حاله. انگار همه چیز سر جاشه به جز این کانتر بازیگوش که دوباره تا چشم من رو دور دیده گذاشته رفته ولگردی ! دفعه پیش که اینجا نوشتم چند تا مطلب دیگه هم توی ذهنم بود که بنویسم ولی یاد حرف هاله می افتادم که می گفت به جای اینکه یک هفته ننویسی و یکدفعه مثل کله گنجشک ( به قول همشهری های اقوام بعضی ها چوری)خورده ها یک دفعه موتورت راه بیفته مطالبت رو جیره بندی کن و خرد خرد به خورد مردم بده . این دفعه هم گوش به حرف هاله دادیم و نتیجه اینکه نزدیک یک هفته غایب بودم . خلاصه هرچه فریاد دارید سر رفیق ناباب بزنبد البته سرماخوردگی هم بی تاثیر نیست .بگذریم اما اهم اخبار :
چند وقتیه که داریم نیلوفر رو برای کودکستان آماده می کنیم . حروف و اعداد رو داره کم کم می شناسه البته از طریق بازی کردن . می دونستید بهترین راه آموزش اعداد ورق بازیه فقط بدیش اینه که عدد 1 رو نداره ولی خیلی جالب می شه از شون استفاده کرد . قبلا از چندتا بازی کامپیوتری برای آموزش نیلوفر استفاده می کردم و اصول اولیه اش رو اونجا یاد گرفتم ( نه بابا من شاگرد پیاژه نبودم ) ولی خیلی براش جالب بود علاوه بر اون کنترل تلویزیون هم چیز بدی نیست چون ارقام 0 تا 9 رو به راحتی می شه با هاش یاد داد بخصوص اگه تحمل اینو داشته باشید که وسط یک خبر مهم یا فیلم سینمایی جالب دختر تون کانال رو عوض کنه! مادرش هم داره با هاش حروف رو کار می کنه و هر روز کلی روزنامه و مجله رو دنبال حروف o , p,d,b,q, D سرچ می کنند و رنگ می کنند این حروف رو انتخاب کرده چون بیشتر اینها رو با هم عوضی می گرفت مثل ارقام 6 , 9 همینطور 5و2 خوب این همه از ماجرا های ما دیگه خبری نیست جز اینکه هر سه تا مون سرما خوردیم و داریم از گلودرد می میریم ولی دکتره می گه اگه به خوردن اون کپسولها ادامه بدیم بزودی خوب می شیم . خلاصه اگه یه مدت خبری از من نشد منو حلال کنید ;-)