بابا و دخترش

بابا و دختراش

Saturday, October 18, 2003

مکالمه تلفنی من و نیلوفر:
من : سلام بابایی کجا بودی ؟ زنگ زدم خونه نبودید.
نیلوفر: کیک نداشتیم . رفتیم Coles برات کیک خریدم
من : خوب بابا . حالا کیک اش خوشمزه است ؟
نیلوفر: آره
من : مگه کیک رو خوردی که می گی خوشمزه است
نیلوفر : نه ولی [ الان] دارم می خورم

مادرش گوشی رو گرفته می پرسه : چی گفتی به این بچه که یه تیکه بزرگ کیک رو یدفعه ای گذاشته دهن اش؟
من : هیچی فقط پرسیدم کیک اش خوشمزه است یا نه می خواسته امتحان اش کنه . حالا هم به اش بگو اگه همه کیک رو بخوره من هم شب می آم خودشو می خورم!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin


My blog is worth $11,855.34.
How much is your blog worth?