رفته بودم ظرف غذا رو از توی کيفم بردارم ديدم يه چيزديگه هم گوشه کيفم چشمک می زنه . دوتا موجود گرد و کوچولو بودند . گوشه يکی شون شکسته بود . مثل آدم های شوک زده داشتم به شون نگاه می کردم. يعنی اين دوتا چطوری تونستند اين همه راه از ايران تا اينجا بيان؟ چطور از توی کيف من سر در آوردند؟ چطور توی اين همه راه هيچ بلايي به سر شون نيومده ؟ نکنه اينها هم از همين موجودات استرالياي اند و خودشون رو به جای ايرانی ها جا زدند؟ يعنی اين پلاستيک و نوشته هاش هم تقلبيه؟ ولی نه انگار رو شون هم يک چيزی نوشته :
نوشين لاهيجان
مامان نيلوفر باز هم منو غافلگير کرد. امان از دست اين دختر شمالی ها ...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home