مطلبی که امروز متوجه اش شدم درگذشت يکی از وبلاگ نويس های نوجوان در اثر يک سانحه است.امروز رفتم سايتش رو خوندم وخيلی ناراحت شدم . من اون وبلاگ رو قبلا نخونده بودم ولی حالا که می ديدمش از بابت از دست دادن آدمی که اون نوشته های خوب رو نوشته بود متاسف شدم.واقعيت اينه که تنها چيزی که بعد از مرگ از ما باقی می مونه همين افکار و نوشته ها و کارهاي خوب و بديه که کرديم و هيمنطور فرزندان وافرادی که تحت تاثيراون افکار و نوشته ها بزرگ شدندو اونها رو ترويج می دهند.چه خوبه که اين ارثيه های ما باعث رو سفيدی ما باشه تا مايه خجالت ما. يک جمله جالب هم از دوست کاريکاتوريستم يادم افتاد که می گه " زندگي يك راز است ، رازي كه مرگ آنرا افشا مي كند ." . عجيبه که اولين کسی که جمع ما رو به اين دليل ترک می کنه يکی از جوانترين وبلاگ نويس ها ست و اين خودش می تونه هشداری برای همه ما توی هر سن وسالی باشه . افراد زيادی درباره درگذشت ماه پيشونی نوشته بودند ومن بيشتر مطالبشون رو خوندم. بعضی از دوستان يک تذکر به جا هم داده بودند که خلاصه اش اينه که حتما نبايد منتظر بود تا يکی بميره تا ازش تعريف کنيم بلکه می شه به زنده ها هم محبت کرد. من که با هاشون موافقم شما چطور؟
به قول همون دوست کاريکاتوريست زندگي را چه عرض كنم ، ولي مرگ خيلي چيزها را عوض مي كند . ماه پيشونی يا فروزان يا شقايق يا هر اسم ديگه ای که برازنده ات بود روحت شاد. با آرامش بخواب
0 Comments:
Post a Comment
<< Home