بابا و دخترش

بابا و دختراش

Saturday, October 23, 2004

امروز آمدم ایمیل هام رو چک کنم یادم افتاد که یک ایمیلی هم برای این وبلاگ دارم که خیلی وقته نرسیدم ایمیل هاش رو بخونم چشمم افتاد به این ایمیل مامان نیلو:

Salam Sina jan
Long time no see.... kojaii???
As gholeh man beh hamsareh azizet salam beresoon va oon dokhtareh gol ro beboos...
en sha allah hamisheh shad va salamat bashin
مامان نیلوی عزیز و بقیه دوستان گرامی
ممنون از محبتتون و ایمیل هاتون. شکر خدا همگی سالممیم فقط به شدت دچار کمبود وقت و نسبیت زمان شدیم. می دونم که دوستان حسابی از دستم دلخور شدند این چند کلمه رو هم از ماجرا های نیلوفر می نویسم برای رفع دلخوری:

من: آب هویج می خورید براتون بگیرم
مامان نیلوفر: نه تو هم آب بخور . JUST WATER
نیلوفر: خانم معلم مون گفته آب باید بخورید . نوشابه اگه زیاد بخورید مثل ماماناتون چاق می شید.
ما: :-) ؟؟؟؟!!!!

فارسی انگلیسی حرف زدن بچه ها تو خارج:
نیلوفر: مامانی یک بچه بد رفته بود تو RAINNING اما UMBRELLA اش رو نیاورده بود. مامان اش گفت تو باید UMBRELLA بیاری لباس ات کثبف می شه!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin


My blog is worth $11,855.34.
How much is your blog worth?