هفته پيش که رفته بوديم شنبه بازار داشتم دنبال یه چراغ چشمک زن خوب برای دوچرخه ام می گشتم که چشمم افتاد به یکی از عروسک های کارتون شرکت هيولا ها که برای نیلوفر خریدم و همونجا دادم دست اش اول می پرسيد اين چيه گفتم به اش می گند هيولای يه چشم ولی صبر کن تا برسيم خونه تا برا ت بگم . سر راه هم رفتم دی وی دی اش رو گرفتم و اول اش که همه اش تعجب زده بود و می پرسيد "چه غار می کنند اينها؟ " ولی تا سرکله جناب مايک پيدا شد با خوشحالی دويد و رفت عروسک رو آورد و چسبوند به شيشه تلويزيون از اينجا به بعد ديگه ماجرا براش جالب شده بود و همه اش می پرسيد حالا چی گفت؟خلاصه اين کارتون شده آهنگ ملی خونه ما در اين هفته چون از صبح زود که پا می شيم تا آخر شب که می خواهيم بخوايم داريم هيولا ها رو تماشا می کنيم ( اين حرفم اصلا سياسی نيست بيخود به ما برچسب نچسبونيد !)جالبه که ديگه تقريبا داستان رو حفظ شده و گاه گاهی قسمت هايي ار ماجرا رو جلو جلو می گه مثلا الان دست مايک گير می کنه لای در ... واقعا که دست اين شرکت PIXAR درد نکنه با اين انيميشن های جالب اش . حالا ديگه بايد برم بدنبال کارتون بعدی يعنی همون در جستجوی نيمو ( خوشبختانه عروسک اين رو مجانی بدست آورديم )
0 Comments:
Post a Comment
<< Home