ماجرای اولین کادوی روز مادر نیلوفر
اینجا یکی دو روز دیگه روز مادره و فروشگاهها خودشون رو کشتند تا مشتری های گرامی رو لابد آقای سرگردون و حیرون اند که چی برای مادر و مادر زن و همسر شون ( البته از طرف بچه ها شون ) بخرند رو به طور فقاهتن راهنمایی کنند . چند روز پیش از مدرسه نیلوفر نامه داده بودند که پدر و مادر ها هر کدوم یک کادویی که بین 2 دلار تا 5 دلار بیشتر قیمت نداشته باشه رو بخرند و توی سلفون کادو کنند و بیارند مدرسه. امروز هم به بچه ها گفته بودند که از پدر هاتون 2 تا 5 دلار پول بگیرید تا از بین اون کادو ها یکی رو انتخاب کنید و بخرید برای مادراتون. من و مامان نیلوفر از صبح منتظر بودیم که کی مدرسه تعطیل می شه تا ببینیم که بلاخره نیلوفر برای اولین بار برای کادوی روز مادر چی رو انتخاب می کنه
عصری که زنگ زده بودم خونه تازه از مدرسه آمده بود و با کلی آب و تاب برام ماجرا رو تعریف کرد. ظاهرا هر کلاسی رو به صورت گروه گروه می بردند توی حیاط مدرسه که اونجا دوتا میز پر از اون کادو ها چیده شده بوده یکی میز دو دلاری و یکی میز 5 دلاری . نیلوفر خانم هم با کمال شجاعت کلیه 5 دلارش رو برای مادرش خرج می کنه ( دست و دلبازی اش به خودم رفته)و یک دست حوله و صابون و ژل و شکلات رو می خره که البته شکلات اش رو خودش نوش جون می کنه و بقیه سهم مامان جان می شه. جالبه که چیزی رو انتخاب کرده که هم خوراکی داشته که بدرد خودش می خورده و هم چیزهای دیگه که بدرد مامان اش.
یادمه که چند سال پیش که تازه راه افتاده بود با خودمون می بردیم اش توی سوپر مارکت و می ذاشیم اش خودش هرجایی که خواست بره . یکبار که رفته بودیم توی COLES رفته بود سراغ طبقه پایین سبزیجات که مال قارچه و یک پاکت هم ورداشته بود داشت دونه دونه قارچ ها رو می انداخت توش . تازه بعضی ها شو نگاه می کرد و می ذاشت کنار !کلی مردم جمع شده بودند داشتند به کاراش می خندیدند ولی بدون توجه کار خودشو می کرد.
پ.ن: وقتی آمدم خونه دیدم که یه چیزی هم تو مدرسه درست کرده و برای من آورده تا روز پدر و مادر یکی بشند.!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home